عزيزيــم هارای چی من
جارچی من هاراچی من
يار بوگون سئيره چئخيب
هارای گول هارای چيمن
درباياتي ها گفتني هاي زيادي وجود دارد بزرگان و نسل هاي گذشته براساس حوادث و رويدادهاي گوناگون باياتي هارا به رشته تحرير در آورده اند و دنيائي از گفتني هاي نغز براي آيندگان به يادگار گذاشته اند اين ابيات سرشار از عشق و عاطفه و مهر و محبت و دوستي است ، در هركجاحرف از مهرباني هاست در همانجا پاي باياتي ها به ميان كشيده مي شود ، درابيات فوق بحث از عزيز بودنها و گرامي بودنها و دوست داشته شدن هاست ، سخن نغز و شيرين ياردلربا پابه عرصه وجود نهاده است دراين كلمات سحر آميز و معني دار نشانه هاي بيشماري ديده مي شود ، سيرو سياحت يار درچمن و گلزار الگوي خاصي براي ديده هاي حقيقت طلب است ، اگر به چمن و گلزار گام نهيم ازعطر دلاويز آن مست خواهيم گشت ، درمستي لذت ويژه اي هست كه درعالم بيداري نيست ، درچنين لحظه اي بايد فرياد خودرا به عرش اعلي ببريم و ثانيه هارا ازدست ندهيم و درلابلاي گل و چمن همنشين و همدم يار گرديم و از لطافت و زيبائي آن به اوج لذت برسيم و دردايره لذت و تجليات آن ، شميم دلنواز حيات را تجربه كنيم ، جريان طنين افكن زندگي دررگ ابيات مربوطه شعله وراست كه نسيم اميد و شكوفايي را در دلهاي مشتاقان مي دمد و رمز واقعي عشق و عاشقي درذات آن نهفته است و عاشق را به سوي دلداده سيركرده درچمن ، سوق مي دهد و زمينه هاي تداوم واقعي حيات را درعالم هستي فراهم مي سازد و در هاي و هوي پيروان حقيقي عشق به جز شيريني و لذت چيزي وجود ندارد و درسرتاسر وجود آن مشعل فروزان مهر درحال روئيدن است كه درخت تنومند عشق را دروجود عاشق پرورش مي دهد.
ج مثل جوانی...برچسب : نویسنده : javani20a بازدید : 154