هرناله و فرياد که کردم نشنيدی پيداست نگارا که بلند است جنابت
شرح بیت
هرچقدر زاری کردم و فرياد نمودم گوش شنوائی نداشتی ، ای نگار من و محبوب من دسترسی به آستانت برايم مشکل و سخت است . دنيای عشق دنيای ديگری است عشق وزيدن هميشه با استغاثه و زاری همراه است ، عاشق مداوم گريان و نالان است ، ناله او از سوز درون نشئت می گيرد ، اومشتاق ديدار معشوق است ، ولی فريادها و ناله های جانگداز او در دل معشوق موثر نمی باشد و گوش او بدهکار حرفهای عاشق نيست ، و يا به تعبير ديگر عاشق در خويشتن آمادگی لازم را بوجود نياورده تا زمينه پذيرش معشوق فراهم شود ، اگر عاشق بخواهد مورد قبول جانان واقع شود بايد خودرا فدای او نمايد ، ووجود خويش را آنچنان پرورش دهد تا مورد لطف و عنايت معشوق قرارگيرد ، در غير اين صورت به مراحل پايين سقوط می کند ، و روز به روز از آستان و ناحيه معشوق دور می گردد ، و فراق يار بسی سوزناک است که متحمل رنجها و زحمتهای بيشماری می باشد برای احراز شوق ، ووصول به موفقيت ، نيازمند به کوشش و تلاش مستمری می باشد، موفقيت با حرف و شعار بوجود نمی آيد ، عاشق بايد مرد ميدان يا عمل باشد ، و خودرا با خواسته های معشوق هم آهنگ سازد تا معشوق عنايت و لطفی به او نمايد ، اگر کسی کارو تلاش نکند چگونه می تواند مزد و پاداش دريافت کند ، معشوق عاشقی را طلب می کند که دلی به وسعت دريا داشته باشد ، و تمامی مشکلات و مصائب عشق را از جان و دل پذيرا باشد ، و همانند غواصان در عشق غوطه ورگردد.
برچسب : نویسنده : javani20a بازدید : 174