خوابم بشد از ديده

ساخت وبلاگ

خوابم بشد از ديده دراين فکر جگر سوز       کاغوش که شد منزل آسايش و خوابت

شرح بیت

سوزندگی و آتش درون ديده ام را به خواب فرو برد و با بينائی ظاهری فقط ظاهر را مشاهده می نمودم و درخواب عميقی غوطه ور بودم و آنچنان مستغرق عشق سوزناک بسر می بردم که از اطراف خود خبر نداشتم و عشق معشوق جگرم را سوزانده بود و مداوم در فکر وصلت يار بودم و در پی اين بودم که محل آسايش و استراحت معشوق را بيابم ماوی و پناه گاه يار کجاست آيا او استراحتگاهی دارد معبود هستی هميشه بيدار و آگاه است فلسفه وجود آفرينش از اوست ،  اوست که کليه موجودات را آفريده است او مداوم زنده و فعا ل است هرگز به خواب فرو نمی رود پس برای معشوق آسايشی وجود ندارد که محلی هم داشته باشد.

+ نوشته شده در پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶ساعت 9:4 توسط علی |
ج مثل جوانی...
ما را در سایت ج مثل جوانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javani20a بازدید : 160 تاريخ : شنبه 10 تير 1396 ساعت: 23:45