هــرکه آمد

ساخت وبلاگ

هــرکه آمد به جهان نقش خـرابی دارد    درخـــرابات بگوئيد که هشيارکجاست

شرح بیت

هرکسی پابه عرصه هستی نهاد و چشم خودرا به اين جهان گشود نقش و اثر خاص خودرا دارد ، بعداز به خود آمدن ، دايره آکاهی و شناخت خودرا وسيع تر می کند و بعد از يافتن آنچه که بايد بيابد به حيرانی و سرگردانی اش افزوده می گردد به دنيا و پديده های مربوطه اش می نگرد و به رنگها و تعلقاتش نگاه می کند به خودش و خصوصيات بارزش می انديشد به آنی که دردرون نهفته است به نيروی که اورا به شناخت ناشناخته ها می کشاند به زمانی که درحال گذراست به جهان آفرينش و چگونگی اجزا و پديده های پيچيده آن تامل می کند باديدن اين همه موجودات متلون و رنگارنگ مست و مبهوت می شود به سوی ميخانه می رود ازهمه چيز مات و حيران می ماند درميکده می گويد ما ديوانه و عاشق اوئيم همه محو اوشده ايم بخاطر او عقل و هوش را ازدست داده ايم دراين وادی روبه بی نهايت سيرمی کنيم و مستانه درحرکت و درخروشيم سيل طوفانيم هشياری و عقل درما نمی گنجد ما کجا و هوشيارو عاقل کجا عقل دراين وادی کارايی ندارد عشق است که  همه کاره است چه شور و غوغايی است هيجان و جنبشی است ، نيرو و قدرت بی نهايتی است آدمی به اوج وصال و قدرت خود رسيده است دربينايی و بصيرت عشق عقل و منطق جايگاهی ندارد عقل فقط درامورات دنيای فانی کاربرد دارد وعشق واقعی فراترازآن می رود و تاابد نقش و رنگ خودرا نگه می دارد و تعلقات ووابستگی عاشقان به گونه ای ديگراست دراين وابستگی مفرط دنيای بی وفا و خواهش های به ظاهر جذاب آن نقشی ندارد .

+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ساعت 12:19 توسط علی |
ج مثل جوانی...
ما را در سایت ج مثل جوانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javani20a بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 10:18